پرنسس ایزابلا سعی می کند از قصر فرار کند اما ابراهیم پاشا او را می گیرد. گل آقا اطمینان می دهد که شاهزاده خانم سوار کشتی شده است و به حورم این خبر را می دهد که شاهزاده خانم دیگر در استانبول نیست. بالی بی شک ندارد که آرمین معالجه خواهد شد و قبل از اینکه راهش را برود برای او غافلگیر می کند. بین سلطانا و حرم یک گوه ایجاد می کند. هورم فرض می کند که پرنسس ایزابلا و برای جشن پیروزی خود در راهروی سنگی سرگرمی دراز می کشد. سلطانه از زمانی که سلطان حتیجه از او اصرار کرد که زودتر به کاخ توپکاپی بازگردد، این سرگرمی را می بیند. سرگرمی هایی که پس از وقوع حوادث ناخوشایند در آنها ایجاد می شود، سلطان را عصبانی می کند. ابراهیم پاشا به سمبول آقا می گوید که نیگار را از قصر دور کند. آیا نیگار از قصر تبعید می شود؟
Maginificent century hurrem sultan suleyman mahidevran pargali abraham pasha ibrahim pasha Maginificent century musi... Maginificent century engl... Maginificent century war magnificent century full... ottoman empire hurrem sultan Prince Solomon The golden years prince suleiman Maginificent century song magnificent century engli... suleiman the magnificent