بهترین و جدیدترین ویدئو های روز

پخش ویدئو بعدی ... {{ next_video.title }}
[توقف]

خلاصه داستان: من همیشه یه صندلی واسم کم بوده، کتم واسم تنگ بوده، کفشام برام کوچیک بوده، ساعتم خواب می‌مونده و من ازش جلوتر حرکت می‌کردم، دنیا برای من جای کوچیکیه، احساس می‌کنم همه جا بستس و نمی‌تونم نفس بکشم، انگار همه این لحظه‌ها رو قبلاً دیدم، درختا، صدای آبشار، قورباغه‌ها، اونا رو زمانی می‌بینم که در حال مردنم

0.05 sec, flt: 0 time: 8, count: 11, slow: 0