بهترین و جدیدترین ویدئو های روز

پخش ویدئو بعدی ... {{ next_video.title }}
[توقف]

ریحان دختری یتیم هستش که بعد مرگ مادرش داییش (حکمت تارهون)که بیمار هست (دایی واقعیش نیست)ازش میخواد که با پسرش(امیر) که یک شورشی خشن هستش و می تونه به راحتی دارایی خانواده بزرگ تارهون هارو به باد بده ازدواج کنه ریحان اولش میگه که من اونو نمی شناسمش و .... اما آخرش راضی میشه و قسم میخوره که ازدواج کنه و با داییش به استانبول می ره و با امیر ازدواج می کنه امیر اولش دوسش نداشت امابعداً عاشقش میشه و.

عشق

1 سال پیش در متفرقه زمان 00:45 0
0.05 sec, flt: 0 time: 7, count: 11, slow: 0