خلاصه داستان محمود مأمور مبارزه با مواد مخدر طبق اطلاعات رسیده با ظاهر مبدل به محل قرار تیم تشکیلاتی توزیع و فروش مواد مخدر اعزام میشود سهراب یکی از اعضای اصلی تشکیلات را دستگیر اما جواد متواری میشود تشکیلات نگران امنیت خود در کشور میشود رؤیا را که عضو اصلی تشکیلات و همسر سابق محمود بوده را جهت کسب میزان آگاهی پلیس از تشکیلات به کشور فرا می خواند رؤیا جهت کسب اطلاعاتی از سرنوشت سهراب به محمود نزدیک میشود اما موفق نمیشود جواد و کامران با دستور فرهمند فرمانده تشکیلات، محمود را میدزدند...