رسیده عشق تو به جان من به یاد تو نفس نفس بریده ام از این قفس زندان است جهان من عشقت چرا تاوان من شد رفتی غمت پایان من شد از هر گناهی توبه کردم چشمان تو ایمان من شد تورا چون جان خود میدانمت تورا چون سایه میپندارمت هر چه تو دوری من صبورم مرا از غم جدا نمیکنی مرا یک دم صدا نمیکنی من که گذشتم از غرورم قبل از تو من عاشق نبودم رضا بهرام مو به مو Reza Bahram + Moo Be Moo تو آمدی با هر نگاه مرا گرفتارم کنی این قرارمان از عشق بیزارم کنی به یاد تو من بی قرارم ای وای هنوز چشم انتظارم … تورا چون