[توقف]
نانا: تو هم برای من مثل خورشیدی نزدیکت نمیتونم بشم چون که میسوزم یامان: صبح شریفتون به خیر باشه نانا: در اصل برای تو باشه صبح شریفه کی؟؟ یامان: فراموش کن هیچی بهت نگفتم از بوی موهات تو رو پیدا میکنم از اتیش قلبت با این من برنده مناقصه میشم فرید: توی این دنیا تو تنها زنی هستی که من عاشقشم بابای عایشه: یا اون مرد یا خانواده ات نانا: مستر گاردین ساعت دیدنشون هست یامان: برو بیرون ترکی رو بعدا یاد گرفته متوجه بشه چی میشه خدا میدونه نانا: کاش که بیدار نمی‌شدم و تو رو نمیدیدم اون خیلی بهتر بود یامان: اونی که تو رویاش بود بهتر بود شبیه من نبوده کی هست اون
ویدبید